عنوان مجموعه اشعار : در کویری درون ساعتها
شاعر : حامی رسولی
عنوان شعر اول : در کویری درون ساعتها
ساعتی مانده از نفس هایم
ساعتی از فراغ و بیکاری
که شده راکد از مصاحبت و
همنیشینیِ زیرسیگاری
شنِ توی حباب آرام است
لحظه ها کند میشوند انگار
در کویری درون ساعتها
مردی انگار گشته زندانی
نی نوای تو قرص و دارو شد
سبدت باز بی تکاپو شد
کار خود کرد نیشِ من آخر؛
مارگیری و حیف، بیماری
هرکجا کم میاورم پایی،
قرض میگیرم از تو دستانت
و تو بخشندهای مرا هربار
با همه بزل و بخشش اما باز
دستِ خود را به من بدهکاری
بخت من، دستپخت من بودهاست
اندکی شور، لیک خوش طعم است
همه ادویههای آن تند و
همهی زخمهای آن، کاری
دست تو میفشارد قلب مرا،
دکمهاش میپرد ولی الان!
با همه تنگدستی اما باز
به زمانم تو وقت میذاری
نیمهشب غلت میزنم در جا
قرصِ رویت مگر طلوع کند
تختخوابم شده دواخانه،
کرده تجویز: قرصِ بیداری
گریهها لحجههای عشق تو اند
در زمان های بی زبانی ها
با همه لحجههای شیرینت
میزنی زار از این که بیزاری
نفس مُردهی مرا دریاب
کفش شن خوردهی مرا دریاب
کن رهایم به نیش عقربهات
ساعتِ تندخوی دیواری
~حامی رسولی
عنوان شعر دوم : .
.
عنوان شعر سوم : .
.
دیدگاهتان را بنویسید