عنوان مجموعه اشعار : _
عنوان شعر اول : _
ای که معشوقت دلت را هر دم آتش می زند
ای که یارت رفته جانت را غم آتش می زند
ای تمام عاشقان خسته فریادم شوید
دلبر من جان و دل را باهم آتش می زند
ابتدا خود راه وصلش را نشانم می دهد
بعد از آن هم بر مسیر راهم آتش می زند
هر نگاهش شعله ی مخصوص خود را دارد، او
گاهی یکجا گاهی اما کم کم آتش می زند
من که از سوز دلم پیشش نگفتم، او خودش
چون که می داند که من می سوزم، آتش می زند
از نگاهم خوانده عاشق هستم و قلب مرا
شیوه چشمش که گوید:(من هم) آتش می زند

عنوان شعر دوم : _
آخرین بار، که فکری و خیالی
جز فکر تو در سرم بود
کجا بود؟
یا آنکه به جز وصل تو بر لبم دعا بود
چرا بود؟
آن لحظه که عاشقت شدم به خاطرت هست؟
آن دم که به میل تو دل از تنم جدا گشت…
کی بود و کجا بود؟
ابزار تو آن لحظه چه ها بود؟
مو بود، صدا بود،
دو چشم زیبای پر از شرم و حیا بود؟
چه ها بود؟

عنوان شعر سوم : _
_