مقدمه‌ای بر سرایش

عنوان مجموعه اشعار : چامه
شاعر : فاطمه انصاری_مراسخونی

عنوان شعر اول : کودکی ام
هنوز می شِنوم صدای صبح کشاورز را
و نغمه های شاد شعرهای دبستانی ام
رها می شوم از نقاب های کهنه وُ نو
نکاه در نگاه ِ دخترک شاد کودکی ام

درون مردمک چشم های قهوه ای یَش
خیال سبز و مخملی باغ ها نشسته است
رنگين کمانی ست حصار باغ همسایه
به زیر بال های هزار رنگ سنجاقک
و از برای آن همه گنجشک پر صدا
ضیافتی ست که حریم باغ را شکسته است

تمام خیال باغ را دویده ام
به شوق گرفتن بالهای سنجاقک
دویده ام تمام طراوت این خیال را
تا رها شوم از غبار بزرگ ساله ام

درون کودکیم گرم می پیچد
خیال سرد و خیس صد چشمه
درون زلالی آب می بینم
تمام کودکیم را که عمر می شوید

عنوان شعر دوم : بغض
سراسر پُر از بغض های فرو خورده ام
سرم را به لاک خموشی فرو برده ام
به ظاهر چو سَروَم امید دل دانه ها
دلم را سکوتی ست فریاد موریانه ها

عنوان شعر سوم : عشق
عشق می‌دوزد تَنَت با مخمل ِگیسوی من
سیب می‌چیند لبت از شرم ِسرخ ِ روی من
بازوانت همچو پیچک تنگ می‌گیرد تنم
می نوازی با سرانگشتت به تار ِموی ِمن
در میان ِشرجی ِمرداد ِاهواز ِ تنت
می رسد صد نوبرانه از دل ِمینوی من

منبع

امتیاز به این post
ری اکشن شما چیست ؟
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0
+1
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *