کاش باشی قسمت من ، از دعای مادرم
تا شبی آرام گیرد ، این دو چشمان ترم
حوری جنت مکان و کیمیای این جهان
اینچنین بانو نشستی در میان باورم
وقت خلق تو خدا فکر شریک خویش بود
بار اول دیدمت گفتم که ایمان آورم
گر خدا از خاک و گِل خلقم نموده شک نکن
ساخته از برگ و گُل اندام ناز دلبرم
هر کسی رویت ندید و خوانده اشعار مرا
می فرستد لعنتی بر من که شاید کافرم
توبه کردم خالقا زین کفر جاری بر زبان
پس کریمانه اجابت کن دعای مادرم
ری اکشن شما چیست ؟
+1
+1
+1
+1
+1
+1
+1
دیدگاهتان را بنویسید